طراحي گرافيك چيست
طراحي گرافيك يا گرافيك ديزاين
(به انگليسي: Graphic design) فرآيند ارتباطات بصري، و حل مسئله از طريق استفاده از تايپ، فضا، تصوير و رنگ است. رشته طراحي گرافيك زيرمجموعه ارتباطات بصري و طراحي ارتباطات در نظر گرفته شدهاست، اما گاهي اوقات اصطلاح “طراحي گرافيك” ميتواند به خاطر اشتراكات فني پيچيده، به جاي طراحي ارتباطات و ارتباط بصري استفاده شود. طراحان گرافيك از روشهاي مختلف در ايجاد و تركيب كلمات، نمادها و تصاوير به منظور خلق يك نمايش تصويري از ايدهها و پيام استفاده ميكنند. طراح گرافيك ممكن است تركيبي از تايپوگرافي، هنرهاي بصري و تكنيكهاي صفحهآرايي را براي توليد يك نتيجه نهايي استفاده كند. طراحي گرافيك، اغلب به هر دو فرآيند (طراحي) كه توسط آن ارتباط ايجاد شدهاست و محصولات (طرح) كه توليد ميشوند اشاره ميكند.
كاربردهاي رايج طراحي گرافيك شامل هويت (لوگو و نام تجاري)، انتشارات (مجلات، روزنامهها و كتابها)، تبليغات چاپ، پوسترها، بيلبوردها، گرافيك وبسايت و عناصر، علائم و بستهبندي محصولات است. به عنوان مثال، بستهبندي محصول ممكن است شامل يك لوگو و يا ديگر آثار هنري، متنهاي سازمانيافته و عناصر طراحي خالص از جمله عكسها، اشكال و رنگ باشد كه ساختار متحد قطعه را شكل ميدهند. تركيببندي يكي از مهمترين ويژگيهاي طراحي گرافيك است، به ويژه هنگامي كه موضوع استفاده از مواد موجود از قبل و يا عناصر متنوع مطرح است.
تعريف هنر طراحي گرافيك در طول زمان بنا به انتظاري كه از بازخوردهاي بصري كارآمد در هر زمان است تغيير ميكند و نو به نو ميشود. در اين ميان مقتضيات زمان و چالشها و تغييرات اجتماعي و سياسي و به تبع آن تغييرات فرهنگي به طور مستقيم باعث ايجاد تعبير و تعريفي نوظهور از هنر ميشود تا جايي كه در عصر حاضر بايد پذيرفت كه مفاهيم عميقتر و گستردهتري مانند «ارتباط تصويري» خرده مفاهيم ديداري و نشانگان سنتي بصري را در خود هضم ميكند و مفهوم ذهن آشناي «طراحي گرافيك» را به نوعي در دل خود مستتر دارد.[۱]
در فارسي واژه «طراحي» را در ترجمه «Design» به كار ميبرند. اين ترجمه چنانچه به معناي نقشه كاري باشد، صحيح است. ولي اگر طراحي به معناي كشيدن طرحي روي كاغذ، مثل طراحي از روي مدل باشد، ترجمه درستي نيست.[۲]
اما طراحي گرافيك به معناي خلق و سامان دادن يك سلسله عوامل تصويري براي بيان يك مفهوم يا پيام و يا اطلاعات در جهت هدفي مشخص و معين است.[۳]
دنيس.ا. دانديس در كتاب مبادي سواد بصري چنين مينويسد:
طراحي گرافيك به صورتي كه ما امروز ميشناسيم، تا زمان انقلاب صنعتي يعني قرن نوزدهم وجود نداشت. در اين زمان پيشرفت فنون چاپ و كاغذسازي امكان استفاده از تزئينات و تصاوير بديع همراه با متن نوشته شده به وجود آمد و نقاشان و هنرمندان گرافيك توانستند نتايج درخشاني در كار خود حاصل كنند… براي حل يك مسئله گرافيك، در طراحي بيش از يك راه مناسب وجود دارد و از اين رو طراح نيز بايد با به كار گرفتن عناصر بصري به شيوههاي مختلف سعي ميكند براي يك موضوع بيش از يك طرح مناسب بيابد.[۴]
اليزابت رسنيك، مدرس و محقق در زمينه گرافيك ديزاين يا طراحي گرافيك ميگويد:
طراح گرافيك يك مسئله حل كن خلاق است كه آموخته است: اول بفهمد، سپس نقشه كار را بكشد، آنگاه ديزايني را اجرا كند كه يك پيام خاص را با راه و روش تصويري و تخيلي براي مخاطبيني معين جهت ارتباط بيان كند. يك ارتباط تصويري به طراح گرافيكي نيازمند است كه بتواند مطلع كند و مخاطبين خود را جذب كند. براي اين منظور گرافيك ديزاينر يا طراح گرافيك ايده و فكري را پرورش ميدهد كه بتواند با فرمهاي تصويري، محتوا را بيان كند. ايده و فكر در جريان عمل ديزاين توليد ميشود، كه طي آن گرافيك ديزاينر تحقيق ميكند، مرتب ميكند، و اطلاعات را تفسير ميكند، هدف را معين، ايدهها را ابداع و يك شكل و شمايل تصويري جديد را خلق ميكند.[۵]
طراحي گرافيك اصطلاحي عام براي حرفهاي متشكل از طراحي حروف، تصويرسازي، عكاسي و چاپ به منظور ارائه اطلاعات يا آموزش است. اين اصطلاح را نخستين بار ويليام اديسون ديگينز در سال ۱۹۲۲ به كار برد، با اين حال فقط از جنگ جهاني دوم به بعد بود كه كاربرد آن فراگير و رايج شد.[۶]
طراحي گرافيك حوزهاي در هنرهاي بصري، كه اساساً طراحي مواد چاپ شدني (تصاوير، نقوش و نوشتهها) را در برميگيرد. امروزه، طراحي گرافيك در سينما و تلويزيون نيز كاربرد دارد. صفحهآرايي، تصويرسازي، طراحي نوشتهها و حروف، طراحي براي انتشارات و تبليغات، و طراحي براي بستهبندي كالا، از زمينههاي اصلي فعاليت طراح گرافيك محسوب ميشوند. سابقه اين فعاليتها به كارهاي ويليام موريس، ليسيتسكي و مدرسه هنري باهاوس بازميگردد.[۷]
طراحي گرافيك دربرگيرنده نوعي زبان است با دستور زباني نامعين و با الفبايي پيوسته در حال گسترش؛ ماهيت نامشخص قوانين آن بدان مفهوم است كه فقط ميتوان آنها را مطالعه كرد نه آموخت. زماني يك اثر گرافيكي به درستي درك ميشود كه بتوان زبان آن را فهميد.[۸]
طراحي گرافيك عبارت از انتقال تصويري يك مفهوم، پيام و يا اطلاعات به مخاطبي خاص است. طراحي گرافيك از درك و بررسي اطلاعات و پيام آغاز ميشود، سپس به بررسي مخاطب پيام و اطلاعات ميپردازد، و دست آخر راه حلي تصويري براي ارائه پيام مييابد.[۹]
امروز طراحان گرافيك با بنگاهها و آتليهها همكاري دارند و نه فقط تبليغات و آگهيها، بلكه مجلات و روزنامههايي را كه اين آگهيها در آن چاپ ميشود طراحي ميكنند. به علاوه طراحي مستقل به بخشي از گروه مرتبط با صنعت ارتباطات بدل شد.[۱۰]
طراح گرافيك (به صورت منفرد يا در جايگاه مدير هنري) با مشاوره متخصصان، هنرمندان و هنروران ساير هنرها و صنايع مرتبط به خلق اثري ميپردازد كه از ماهوي شكل جديدي از جلوههاي ديداري يا حتي شنيداري (گاه تلفيقي از هر دو) را به نمايش ميگذارد. طراحي گرافيك از هنرهاي ديگر در فرآيند آفرينندگي و توليد اثر هنري مدد ميگيرد. اين تعامل و تبادل چند سويه بين هنرهايي چون سينما، نقاشي، عكاسي، معماري و… حتي موسيقي و طراحي گرافيك برقرار است.[۱۱]
بايد دانست كه طراحي گرافيك (اعم از اينكه سير آفرينندگي در آن توسط ابزار مكانيكي و دستي يا امكانات پيشرفته كامپيوتري صورت گرفته باشد) تا چه اندازه وابسته به ابزار (فيزيكي يا مجازي) و از آن مهمتر وابسته به مهارت و چيرهدستي آفريننده يا هنرمند است.[۱۲]
هنر طراحي گرافيك هم به خودي خود و در شكلي مستقل به فرديت هنرمند اتكا دارد و واجد جلوههاي خلاقانه تراوشات ذهن اوست و هم ميتواند حاصل كاري گروهي و مديريت شده باشد.[۱۳]
حضور طراحي گرافيك در تبليغات (تجاري، فرهنگي و…) به قدري چشمگير و اثربخش است كه همواره از گرافيك به عنوان نخستين جلوهگاه عناصر ديداري در تبليغات ياد ميشود. فرآيند تبليغات به روشهاي مختلف هدفگذاري و اجرا ميشود. بسياري از شاخصهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و آييني… در شكلگيري ساختار و تعيين محتوا و دستيابي به اهداف نهايي يك بسته تبليغاتي مؤثر هستند.
غير از آن، شاخصهاي مهمي چون تحليل مخاطبان از لحاظ گروههاي سني، جنسيتي، سطح تحصيلات و… نيز مولفه موثري به حساب ميآيد. نقش اصلي طراحي گرافيك در فرآيند تبليغاتي، ترجمه تصويري مستقيم يا غيرمستقيم مفاهيمي است كه در بسته تبليغاتي براي معرفي كالا و خدمات، زمينهسازي براي فروش يا توسعه بازار، مبادلات فرهنگي، سياسي و اجتماعي و يا به عنوان ابزاري براي اطلاعرساني و آگاهسازي جامعه، در قالب شناسههاي ديداري و گرافيكي (ايستا و پويا) ارايه ميشوند.[۱۴]
هنر گرافيك نوين شاخههاي متعدد و متنوعي دارد. از يك طرف به عرصه تبليغات فرهنگي و تجاري و از سوي ديگر در سينما و تلويزيون كاربرد دارد. اين هنر با معماري و موضوعات ارتباط محيطي نظير علائم راهنمايي و رانندگي و كمك به زيباسازي فضاهاي شهري نيز ورود پيدا كرده و از ديگر سو مواردي چون طراحي تمبر و اسكناس، طراحي كاشي، كاغذهاي بستهبندي، كاغذ ديواري، پارچه و… را نيز شامل ميگردد. به طور كلي سبب شده كه هنر گرافيك علاوه بر خط (فرم) و رنگ به عناصر ديگري چون حجم و نور روي آورد و نيز از «حركت» به عنوان عامل موثري براي انتقال مفاهيم بصري سود جويد.[۱۵]
پيشينه
در حالي كه طراحي گرافيك به عنوان يك رشته نسبتاً جديد، براي اولين بار توسط ويليام اديسون ديگينز در سال ۱۹۲۲ ابداع شد،[۱۶] فعاليتهاي مانند طراحي گرافيك به گستردگي تاريخ بشريت است: از غار لاسكو، تا ستون تراژان رم تا دستخطي از سدههاي ميانه، تا نئونهاي خيرهكننده از گنزا. در در اين هر دو تاريخچه طولاني و انفجارِ اخير ارتباط بصري در قرن بيست و بيست و يكم، گاهي اوقات تمايز و همپوشاني به طور نامشخصي از هنر تبليغات، طراحي گرافيك و هنرهاي زيبا وجود دارد. گذشته از اين، آنها در بسياري از همين عناصر، نظريهها، اصول، شيوهها و زبان را مشتركند، و گاهي مشتريان تجاري و حاميان مشتركي نيز دارند. در هنر تبليغات هدف نهايي فروش كالاها و خدمات است. در طراحي گرافيك، “اساس اين است كه به منظور ارائه اطلاعات، فرم به ايدهها، و احساس بيان به شيء تبديل شود كه قابل تجربهٔ انساني است.”[۱۷]
ظهور چاپ
در طول سلسله تانگ (۶۱۸-۹۰۷) بين سدهٔ هفتم و نهم ميلادي، تودههاي چوبي به منظور چاپ بر روي پارچه و بعدها براي تكثير متون بودايي قطع شدند. كتاب مقدس بوداييها در سال ۸۶۸ از اولين كتابهاي چاپي مشهور بود. در آغاز سده يازدهم، طومارها و كتابها با استفاده از حروف چاپي متحرك توليد شد و به طور گستردهاي در دوران سلسله سونگ (۹۶۰-۱۲۷۹) در دسترس قرار گرفت.[۱۸] در حدود ۱۴۵۰، دستگاه چاپ يوهان گوتنبرگ به طور گستردهاي در اروپا كتابهاي در دسترس همگان توليد كرد. آلدوس مانتيوس طرح ساختن و صفحهآرايي كتاب را به وجود آورد كه بنيان انتشار كتاب را در غرب شكل داد. اين دوره از طراحي گرافيك به نام اومانيسم و يا سبك قديمي نامگذاري شدهاست.
ظهور طراحي صنعتي
در اواخر قرن ۱۹ در اروپا، به ويژه در انگلستان، حركتي آغاز شد تا طراحي گرافيك را از هنرهاي زيبا جدا كند. در سال ۱۸۴۹ در بريتانياي كبير، هنري كول يكي از نيروهاي اصلي در آموزش طراحي شد، و در كتاب “ژورنال طراحي و توليدكنندگان” دولت را از اهميت طراحي مطلع ساخت. او مراسمي به عنوان نمايشگاه بزرگ براي جشن تكنولوژي صنعتي جديد و طراحي مربوط به دوره ملكه ويكتوريا را ترتيب داد.
از سال ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۶ نشر كلمسكات كتابهايي با مشخصات مهمي از طراحي گرافيكي كه جنبشي از صنايع دستي و هنري بود چاپ كرد و همچنين تجارت پرسودي از فروش كتابهاي بزرگي از ادبيات تزكيه به ثروتمندان، صورت گرفت. ويليام موريس (بنيانگذار نشر كلمسكات) ثابت كرد كه بازار كارهاي طراحي گرافيكي در موقعيت خوبي قرار دارد و در جداسازي طراحي از هنرهاي زيبا و ديگر كارهاي هنري، پيشقدم شد. كارهاي ويليام موريس هم زمان با حركت نشر خصوصي به طور مستقيم و غيرمستقيم در “هنر نوين” با مسووليت توسعه در طراحي گرافيكي قرن بيستم، تاثير عمومي گذاشت.[۱۹]
طراحي قرن بيستم
يك هواپيماي بوئينگ ۷۴۷ با بدنهٔ طراحي شده آن در فرم نيروي هوايي. فرم فيروزهاي، پرچم ايالات متحده، نشان رياست جمهوري و حروف Caslon در زمانهاي مختلف، توسط طراحان مختلف براي مقاصد مختلف طراحي شده، و توسط طراح ريموند لووي در اين هواپيماي واحد به صورت طراحي محيطي تركيب شده است.
نام “طراحي گرافيك” براي اولين بار در سال ۱۹۲۲ در مقاله “نوع جديد چاپ خواستار طراحي جديد” توسط ويليام اديسون ديگينز، يك طراح كتاب آمريكايي در اوايل قرن بيستم ظاهر شد.[۲۰]
طراحي گرافيك راف كه در سال ۱۹۲۷ منتشر شده است، به عنوان اولين كتابي كه در عنوان آن از “طراحي گرافيك” استفاده شده، در نظر گرفته شدهاست.[۲۱]
نشانههاي مترو لندن نمونهاي نمونه طراحي كلاسيك در دوران مدرن است[۲۲] و با استفاده از حروف طراحي شده توسط ادوارد جانستون در سال ۱۹۱۶ طراحي شدهاست.
در دهه ۱۹۲۰، كنستراكتيويسم شوروي در توليد فكري در حوزههاي مختلف توليد به كار گرفته شد. اين جنبش قائل به اين بودند كه هنر فردگرا در روسيه انقلابي بيفايده بوده و به اين ترتيب به سوي ايجاد اشيايي براي مقاصد انتفاعي حركت كرد. آنها ساختمان، مجموعه تئاتر، پوستر، پارچه، پوشاك، مبلمان، آرم، منوها، و… طراحي كردند.[نيازمند منبع]
يان چيچولد اصول تايپوگرافي مدرن را در كتاب ۱۹۲۸ خود، با عنوان تايپوگرافي مدرن تدوين كرد. او بعدها فلسفهاي را كه در اين كتاب به عنوان فاشيستي بودن حمايت ميكرد رد كرد، اما آنچه باقي ماند بسيار تاثيرگذار بود.[نيازمند منبع] چيچولد، طراحان حروف باوهاوس مانند هربرت باير و لازلو موهولي ناگي و الليسيتسكي تا حد زيادي تحت تاثير طراحي گرافيكي بودند كه ما امروز ميشناسيم. آنها در روشهاي توليد[نيازمند منبع] و دستگاههاي سبك مورد استفاده در سراسر قرن بيستم پيشگام شدند.
در سالهاي بعد ديده شد كه طراحي گرافيك به سبك جديد، مورد پذيرش گسترده و كاربردي قرار گرفت.[۲۳] اقتصاد پررونقِ بعد از جنگ جهاني دوم آمريكا نياز بيشتري براي طراحي گرافيك، عمدتاً تبليغات و بستهبندي ايجاد كرد. مهاجرت مدرسه طراحي باوهاوس آلمان به شيكاگو در سال ۱۹۳۷ “توليد انبوه” مينيماليسم را به آمريكا به ارمغان آورد؛ جرقه آتشي وحشي از معماري و طراحي مدرن. نامهاي قابل توجه در طراحي مدرن اواسط قرن شامل آدريان فروتيگر، طراح حروف دانشگاه علوم و فروتيگر. پل رند، كه از اواخر دهه ۱۹۳۰ تا زمان مرگ خود در سال ۱۹۹۶، اصول باوهاوس را گرفت و آنها را براي تبليغات محبوب و طراحي آرم به كار برد، به ايجاد يك رويكرد منحصر به فرد آمريكايي به مينيماليسم اروپايي كمك كرد در حالي كه يكي از پيشگامان اصلي زيرمجموعهاي از طراحي گرافيكي با عنوان هويت سازماني است؛ و جوزف مولر-بروكمان، كه پوستر را به شيوهاي مثالزدني در دهههاي ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰ طراحي ميكرد.
رشد صنعت طراحي گرافيك حرفهاي به صورت موازي با رشد مصرفگرايي افزايش يافتهاست. اين موضوع سبب برخي نگرانيها و انتقادات مطرح شده، به ويژه از درون جامعه طراحي گرافيك با عنوان بيانيه First Things First شد. براي اولين بار توسط كن گارلند در سال ۱۹۶۴ راهاندازي شد، و سپس در سال ۱۹۹۹ با عنوان مانيفست ۲۰۰۰ در مجله مهاجر شماره ۵۱ بازنشر شد.[۲۴] “ما يك انقلاب بزرگ در جهت مفيدتر بودن طراحي گرافيك انجام داديم، كه باعث پايان پذيرفتن ارتباطات دموكراتيك شده. يك جهش فكري به دور از بازاريابي محصول و به سمت اكتشاف و توليدات جديد؛ كه آن را بايد گسترش داد و بايد آن را توسط ساير ديدگاه ها تا حدودي، از طريق زبان بصري و منابع طراحي به چالش كشاند؛”[۲۵] هر دوي اين برداشتها راي طراحان حرفهاي و متفكران رو به خودش جلب كرد، براي مثال رودي وندرلنز، اريك اسپيكرمن، الن لاپتون و ريك پوينور. در سال ۲۰۰۰ بيانيهاي نيز در Adbusters به طور ويژه منتشر شد، كه به خاطر انتقادات عميقش به فرهنگ بصري شناخته ميشود.
طراحي گرافيك به مثابه يك تخصص فقط از اواسط سده بيستم مطرح شد. تا آن هنگام اداره بنگاههاي تبليغاتي و تهيه آگهيهاي تبليغاتي توسط هنرمندان تجاري انجام ميشد. اين متخصصين عبارت بودند از: صفحهبند (هنرمندان صفحهآرا)، حروفچين كه عنوان و متن را با تمام جزئيات طرحريزي ميكرد و دستورالعملهايي براي حروفچيني ميداد، انواع مختلف تصويرگراني كه هر نوع آثار ترسيمي از نمودارهاي فني تا اسكيسهاي مد را تهيه ميكردند، رتوشكاران، هنرمندان طراح حروف و ديگراني كه طرحهاي نهايي را براي تكثير آماده ميكردند. بسياري از هنرمندان تجاري –از جمله طراحان پوستر- همزمان واجد چند تخصص بودند.[۲۶]
طي چندين سده، سه كاركرد اصلي گرافيك همچون كاركرد الفباي رومي تغيير اندكي يافتهاست و هر طرح ممكن است به هر سه روش مورد استفاده قرار گيرد. نخستين كاركرد طراحي گرافيك «معرفي يا شناسايي» است. گفتن اين كه يك چيز چيست و يا متعلق به كجاست. كاركرد دوم آن كه در اصطلاح حرفهاي «طراحي اطلاعات» شناخته ميشود، در زمينه اطلاعرساني و آموزش است و رابطه يك چيز را با چيز ديگر مشخص ميسازد. و كاركرد سوم نمايش و تبليغ است كه به قصد جلب توجه مخاطب و ماندگار كردن پيام است.[۲۷]
خلاقيت
تفكر از منظر روانشناسي فرآيند حل مسئله است. تفكر بر دو نوع است:
تفكر همگرا كه به حل مسئله به صورت خطي و به تفكر منطقي و استدلالي توجه دارد.
تفكر واگرا كه در حل مسئله به راهحلهاي متعدد توجه داشته و براي كشف تمامي جايگزينهاي ممكن از تداعي آزاد استفاده ميكند. اين تفكر را تفكر خلاق نيز مينامند. تفكر واگرا چهار ويژگي مهم دارد: اصالت، سيالي، انعطاف پذيري و بسط
حافظه توانايي ذخيرهسازي و بازيابي تجربيات گذشته است. وقتي بر حل يك مسئله تمركز ميشود، نياز به اطلاعات موجود در حافظه است اما هميشه اطلاعات فرد براي حل يك مسئله كافي نيست، پس بايد به جمعآوري اطلاعات مرتبط پرداخت. اطلاعات بيشتر در حافظه، تداعي بيشتر را به دنبال دارد. تداعي بيشتر دستيابي به ايدههاي بكرتر را به دنبال خواهد داشت. بر اين اساس ميتوان تفكر خلاق را به انفجار هستهاي ذهني تشبيه كرد. هرگاه يك نشانه از طريق تفكر واگرا بسط يابد، مجدداً همين نشانه بسط يافته، خود به شكلي واگرا بسط مييابد و اين عمل تكرار ميشود. بدين ترتيب، يك نشانه به صورت تصاعدي با نشانههاي ديگري پيوند مييابد. از همين روست كه قارچ انفجار اتمي نشانهها، در ذهن آدمي شكل ميگيرد.[۲۸]
به عمل پديد آوردن چيزي كه پيش از آن وجود نداشته، عمل خلاقانه گفته ميشود. بنا به اين تعريف، اگر بتوان براي هر مورد كار گرافيك كه در بنياد جديد و بيهمتا است، راهحل جديدي به لحاظ ايده، انتخاب سمبلها، تصاوير و اشكال پيدا كرد، در واقع عمل خلاقانه اتفاق افتادهاست. در طي انجام هر پروژه، كوشش براي پيدا كردن راهحلهايي فكري و تصويري كه تا به حال انجام نشده، امكان تقويت حس خلاقيت را بالا ميبرد. عمل خلق متكي به خصوصيات فردي و نيز به نوعي به خصوصيات و امكانات زماني و اجتماعي مربوط است.[۲۹]
نخستين بار يونانيان به اهميت تداعي آزاد در مسير تفكر خلاق پي بردند. امروزه برخي انديشمندان از آن به عنوان موتور محرك خلاقيت ياد ميكنند. اهميت تداعي آزاد از آن روست كه هر فردي مجموعه بزرگي از اخبار، اطلاعات، خاطرات و تجربيات را در اختيار دارد كه به طور معمول در حافظه او بايگاني شدهاند. براي بازخواني، بازشناسي و يادآوري آنها به محركهاي خاص نياز است. قدرت تداعي در بازخواني امور پيش گفته به فرد كمك ميكند تا همواره با مشاهده هر پديده عناصر مرتبط با آن را در ذهن بازخواني يا به نوعي احياء كند و قوه تصور خود را به قوه حافظه مرتبط سازد. تداعي آزاد در واقع تجربهاي است كه به موجب آن، فرد هنگام فكر كردن درباره يك كلمه يا يك شكل تمامي آنچه را كه به ذهن ميرسد توصيف ميكند.[۳۰]
مدنيك ميگويد: تفكر خلاق عبارت است از شكل دادن به تداعيها به صورت تركيبات تازه و مفيد كه پاسخگوي الزامات خاصي باشد … هرچه عناصر تركيب جديد غير مشابهتر باشد، فرآيند حل كردن خلاقتر خواهد بود.[۲۸]
بخش خلاقانه خود از دو قسمت در طراحي گرافيك تشكيل ميشود:
پيدا كردن فرم و ايده براي محتوا و پيام
پيدا كردن و خلق معادلهاي تصويري براي ايده
اگر گفته شود بخش منطقي شناسايي مخاطب و درك پيام، بخش پنهان و ناپيداي يك كار گرافيك است، آنگاه بخش تصوير و فكر كه مربوط به بخش خلاق كار است، قسمت آشكار، ملموس و ديدني كار است. اين بخش به نيروي خلاق گرافيك ديزاينر احتياج دارد تا بتواند ايده، تصاوير، فرمها و رنگها و نوشتههايي بسازد كه محتواي پيام را به بهترين وجه به مخاطب بيان كند. در اين بخش عمل اصلي ارتباط با مخاطب انجام ميشود. عمل خلق يك عمل آگاهانه، محاسباتي و علمي نيست. عمل خلق ناشي از آن بخشي از ويژگيهاي انسان است كه كاملاً ناشناخته و غيرقابل كنترل و دسترسي است.[۳۱]
خلاقيت، فرآيند پيچيده و گستردهاي است كه ايدهاي خلاقه از دل آن بيرون ميآيد و سعي در قاعدهمند و نظاممند بيان كردن فرآيند خلاقه، تنها به جهت سهولت در امر مطالعه و ادراك موضوع صورت ميپذيرد و اشاره بر اين امر، كه از ديدگاه برخي از روانشناسان و پژوهندگان اين گونه دستهبنديها همواره عين به عين اتفاق نميافتد امري ضروري است، بدان معنا كه برخي مراحل كاملاً توامان و پيچيده انجام ميپذيرد و لختي و درنگي براي طي كردن يك مرحله و رفتن به مرحله ديگر نيست؛ تا بدانجا كه گاه مراحل خلق يك اثر در لحظه و آني صورت ميپذيرد. البته اين اتفاق در لحظه را نبايد با شهود يكي دانست. زيرا در عمل خلاقانه بيشك تفكر و تعقل آگاهانه و نظام يافتن روابط، حضوري بلامنازع دارد. در حالي كه نگرش شهودي طي مراتب و مراحل مراقبه حاصل ميگردد و گونهاي خلق اتفاقي و خلقالساعه به شمار ميآيد. به عبارت ديگر فرآيند خلاقيت، روندي قابل كنترل به مراحلي مشخص است و خلق يك اثر گرافيكي نتيجه تفكر و تعقلي بس منضبط و دقيق است.[۳۲]
جذابيت
جذابيت اولين قدم در راه ارتباط با مخاطب است، در هر كار گرافيك يك كشش اوليه براي ارتباط با مخاطب لازم است. نقطهاي كه مخاطب را جذب كرده و او را درگير كار عرضه شده كند. جذابيت كار ميتواند موجب اتصال اوليه مخاطب به محوطه كار شود و پس از جذب اوليه او را به اطلاعات درون كار توجه دهد. پس از اتصال اوليه، درجهبندي اطلاعات نقش بنيادي در راهنمايي بيننده در اطلاعات دارد. مهمترين آنها در جلوترين براي مخاطب قرار ميگيرد و ديگر اطلاعات به ترتيب در لايههاي بعدي و بعدي چيده ميشوند. جذابيت از دو طريق ممكن ميشود:
جذابيت از طريق ايده و يا فكر تازه
جذابيت از طريق نوآوري بصري[۳۳]
ايده
يك ايده انديشهاي است كه از طريق پيوند دو مفهوم كه از پيش با يكديگر نامربوطاند، برانگيخته ميشود. همكناري، الگوهاي جديد و رابطههاي جديدي را تشكيل ميدهد و روش جديدي از مشاهده اشياء ايجاد ميكند. اين پديده به عنوان ايجاد ناآشناي آشنا و آشناي ناآشنا توصيف شدهاست. يك ايده خلاق دربرگيرنده يك تغيير ذهني است. به جاي بديهي ديدن، يك ايده خلاق به اشياء به گونهاي متفاوت و از زاويه ديگري نگاه ميكند.[۳۴]
بخش ايده يعني پيدا كردن فكري كه بتواند محتوا را به خلاصهترين شكل بيان كند. درست مانند اينكه يك كتاب يا فيلم در يك جمله تعريف شود؛ به شكلي كه نتواند خلاصهتر از آن باشد ولي تا حد امكان تمام داستان را هم در خود داشته باشد. هرچه ايده به محتوا، پيام و مقصود نزديكتر باشد، احتمال منحصر به فرد بودن ايده زيادتر ميشود. ايده نه فقط محتوا بلكه بايد درك مخاطب را هم در خود داشته باشد. وقتي گفته ميشود ايده منظور فكر تصويري است. پيدا كردن ايده و خلق آن در وهله اول بايستي در حد و اندازه يك تمبر پستي قابل بيان باشد.[۳۵]
بسياري از فنون و تكنيكهاي تفكر خلاق مبتني بر نظريهها و مكاتب روانشناسي شكل يافتهاند. مدل مهندسي ايده عمدتاً بر مبناي تداعيگرايي پيشنهاد شدهاست. طبق نظريه تداعيگرايي ارتباط دو ايده منجر به تفكر ميشود. فعالتر شدن تداعي ها و ارتباط آن با قوه حافظه، خلاقيت را در پي خواهد داشت. گرچه ممكن است تداعي آزاد منشأ ايدههاي تازه باشد اما نميتوان گفت تفكر خلاق تنها از تداعي نشأت ميگيرد. به همين دليل مدل پيشنهادي مهندسي ايده، تنها ميتواند بخشي از حوزه ايدهيابي را پاسخگو باشد.[۳۶]
گيلفورد ميگويد:
اصالت به منحصر بودن و تازگي ايدهها اشاره دارد. منظور از سيالي تعداد ايدههايي است كه ظرف مدت معيني توليد ميشوند. كميتي كه موجب پديد آمدن كيفيتي ميشود. انعطافپذيري تفكر به معني تنوع و گوناگوني ايدههاست. بسط به معني توانايي تكميل يك ايده و افزودن جزئيات وابسته به آن است. تفكر بسطيافته به تمامي جزئيات و عناصر لازم براي يك طرح ميپردازد و چيزي را از نظر دور نميدارد.[۲۸]
نرمافزارها
رنگ
از علائم جادهاي تا نقشههاي فني، از يادداشت درون اداري تا مرجع راهنما، طراحي گرافيك انتقال دانش و پيامهاي بصري را افزايش دادهاست. خوانايي و خوانا بودن با بهبود ارائه بصري و چيدمان متن افزايش يافتهاست.
طراحي همچنين ميتواند در فروش يك محصول و يا ايده از طريق ارتباط بصري مؤثر كمك كند و براي محصولات و عناصر هويت سازماني مانند آرم، رنگ، بستهبندي، و متن استفاده شود. نام تجاري در كنار هويت سازماني به طور فزاينده در طيف وسيعي از خدمات ارائه شده توسط بسياري از طراحان گرافيك، به موضوعي مهم تبديل شدهاست. در حالي كه اين اصطلاحات اغلب به جاي يكديگر استفاده ميشود، نام تجاري با تاكيد بيشتر مربوط به علامت شناسايي و يا نام تجاري براي يك محصول يا خدمات است، در حالي كه هويت سازماني ميتواند داراي معنايي گستردهتر مربوط به ساختار و اخلاق يك شركت باشد، و همچنين به اين شركت تصوير خارجي. طراحان گرافيك اغلب به صورت بخشي از يك تيم كار بر روي پروژه هويت سازماني و پروژههاي نام تجاري شركتهاي بزرگ هستند. ساير اعضاي تيم را ميتواند بازاريابان حرفهاي، مشاوران ارتباطات و نويسندگان تجاري تشكيل دهند.
كتابهاي درسي براي ارائه موضوعاتي مانند جغرافيا، علوم، و رياضي طراحي شدهاند. اين نشريات، با مطالب تئوري تصويري و نمودار صفحهآرايي ميشوند. يك مثال معمول از گرافيك استفاده از آن به منظور آموزش نمودار آناتومي بدن انسان است. طراحي گرافيك همچنين به منظور صفحهآرايي و قالببندي مواد آموزشي براي توليد اطلاعات با قابليت دسترسي بيشتر و درك آسانتر به كار گرفته ميشود.
سيستم علائم مسيريابي در گرافيك براي فضاهاي بزرگ عمومي مانند فرودگاهها و مراكز كنوانسيون به موضوعي مهم تبديل شدهاند. اغلب اين سيستمها به طراحي گرافيك وابستگي دارد تا برقراري ارتباط اطلاعات به سرعت انجام شود و از نظر اقتصادي از طريق يك رنگ يا نماد انجام ميشود كه ميتواند از راه دور خوانده شده و دنبال شود (به جاي مقادير زيادي متن). چنين سيستم طراحي گرافيك محيطي، به مردم اجازه ميدهد به سمت فضاهاي ناآشنا حركت كنند. اصطلاح “گرافيك معماري” توسط جين ديويس داگت، طراح پيشگام سيستم مسيريابي در فرودگاه ابداع شد، اما در سال ۲۰۱۴ معمولاً اين اصطلاح در مورد گرافيك محيطي استفاده ميشود.[۳۷]
طراحي گرافيك در صنعت سرگرمي در دكوراسيون، مناظر، و گفتن داستانهاي بصري نيز كاربرد دارد. نمونه كاربردهاي ديگر طراحي براي مقاصد تفريحي شامل رمان، كتابهاي كميك، پوشش ديويدي، باز و بسته شدن اعتبارات در فيلمسازي و برنامهها و غرفههاي روي صحنه است. همچنين ميتواند شامل آثار هنري مورد استفاده براي تيشرت و موارد ديگر صفحات نمايش چاپ براي فروش باشد.
از مجلات علمي تا گزارش خبري، ارائه نظر و حقايق اغلب با گرافيك و تركيب متفكر از اطلاعات بصري بهبود يافتهاست كه به عنوان طراحي اطلاعات شناخته شدهاست. روزنامهها، مجلات، وبلاگها، تلويزيون و فيلمهاي مستند ممكن است از طراحي گرافيك براي اطلاعرساني و سرگرمي استفاده كنند. با ظهور وب، طراحان اطلاعات با تجربه از ابزارهاي تعاملي مانند ادوبي فلش به طور فزايندهاي براي تصويرسازي پس زمينه اخبار استفاده كردند.
مهارتها
پروژه طراحي گرافيك ممكن است شامل سبك و ارائه متن موجود و تصاوير موجود و يا تصاوير طراحي شده توسط طراح گرافيك باشد. قطعه هنري را مي توان در هر دو فرم سنتي و ديجيتال گنجانيد، كه شامل استفاده از هنرهاي تجسمي، تايپوگرافي، و تكنيكهاي صفحهآرايي براي نشريات و بازاريابي است. به عنوان مثال، يك داستان روزنامه با روزنامهنگاران و عكاسان خبري آغاز ميشود و پس از آن كار طراح گرافيك براي سازماندهي صفحه با طرحي مناسب و تعيين عناصر گرافيكي مورد نياز آغاز ميشود. در مقاله مجله و يا تبليغات، اغلب طراح گرافيك يا مدير هنري به عكاسان و يا تصويرگران براي ايجاد قطعات اصلي ماموريت ميدهد تا در طراحي و صفحهآرايي گنجانده شوند. و يا طراح ممكن است از تصاوير موجود و يا عكاسي استفاده كند. طراحي معاصر به كامپيوترهاي امروزي كشيده شدهاست، به عنوان مثال در استفاده از رابطهاي كاربري WYSIWYG، كه اغلب به عنوان طراحي تعاملي، و يا طراحي چندرسانهاي ناميده ميشود. يكي ديگر از جنبه طراحي گرافيك داشتن مهارت جستجو، تجزيه و تحليل يك اثر هنري و به طور همزمان مشاهده آن به شيوههاي جديد است. طراحي گرافيك به مهارتهايي مانند قدرت براي متقاعد كردن مخاطب و فروش طراحي نياز دارد. ارتباطات يك بخش كليدي در طراحي گرافيك است.
طراحي هنرهاي بصري
قبل از اينكه هر گونه عناصر گرافيكي براي يك طراحي اعمال شود، عناصر گرافيكي بايد از معاني مهارت هاي هنر بصري سرچشمه گرفته باشد. اين آثار گرافيكي اغلب (اما نه هميشه) توسط يك طراح گرافيك توسعه يافتهاست. هنرهاي تجسمي شامل آثاري در درجه اول بصري است كه با استفاده از هر چيزي در طبيعت، از رسانه هاي سنتي تا عكاسي و يا هنر ديجيتال به كار برده ميشوند. اصول طراحي گرافيك ممكن است به هر يك از عناصر هنر گرافيك به صورت جداگانه و همچنين به تركيببندي نهايي اعمال شود.
تايپوگرافي
تايپوگرافي هنر، اتودهاي دستي و تكنيكهاي طراحي تايپ، اصلاح نوع حروف و تنظيم تايپ است. حروف تايپ (كاراكتر) با استفاده از انواع تكنيكهاي تصوير ايجاد و اصلاح ميشود. تنظيم تايپ انتخاب نوع تايپ، اندازه نقطه، فضاي بين حروف (فضاي بين همه كاراكترها استفاده ميشود)، تنظيم فاصله (فضاي بين دو كاراكتر خاص)، و فاصله سطرها (خط فاصله) است.
تايپوگرافي توسط حروفچيني، فضاساز، تايپوگرافر، هنرمندان گرافيك، مديران هنري، و كارگران دفتري انجام ميشود. تا پيش از عصر ديجيتال، تايپوگرافي يك شغل تخصصي بود. ديجيتالي شدن راه تايپوگرافي را براي نسل جديدي از طراحان بصري و كاربران غيرمتخصص باز كرد.[۳۸]
صفحهآرايي
تناسبات طلايي در طراحي كتاب
صفحهآرايي جنبهاي از طراحي گرافيك است كه با آرايش عناصر (محتوا) بر روي يك صفحه، مانند قرار دادن تصوير، و صفحهآرايي متن و سبك سر و كار دارد. ابتدا از صفحات اوليه مذهبي به شكل نسخههاي خطي از قرون وسطي شروع شد و به مجلات مدرن پيچيده و صفحهآرايي كاتولوگ، طراحي صفحه، بررسي مواد چاپ و به تازگي در نمايشگرهاي الكترونيكي مانند صفحات وب منتهي شده است. معمولاً عناصر از تايپ (متن) و تصاوير تشكيل شدهاست.
چاپ دستي
چاپ دستي مراحل ساخت يك اثر هنري با چاپ بر روي كاغذ، مواد و يا سطوح ديگر است. به جز در مورد مونوتايپ، چاپ دستي قادر به توليد چندگانه مشابه قطعه است، كه يك چاپ ناميده ميشود. هر قطعه يك كپي است اما اصلي نيست چون كه توليد مثل از كار ديگري هنر نيست و از نظر فني به عنوان يك تصور شناخته شدهاست. از سوي ديگر نقاشي و طراحي، ايجاد يك قطعه اصلي منحصر به فرد از آثار هنري است. چاپ از يك مبدا اصلي واحد، از نظر فني به عنوان يك ماتريكس شناخته ميشود. معمولترين ماتريكس عبارتند از: صفحههاي فلزي، معمولاً مس يا روي براي حكاكي يا قلمزني، سنگ مورد استفاده براي ليتوگرافي، قالبهاي چوبي براي چاپ چوبي، لينولئوم براي لينوكات و صفحات پارچه براي سطوح چاپ. چاپ نيز ممكن است به صورت كتاب منتشر شود، به عنوان كتاب هنرمند. يك چاپ واحد ميتواند محصول يك يا چند تكنيك متعدد باشد.
تكنيكهاي اساسي
تقريباً تمام مسائل طراحي در برخي جنبههاي اساسي مشترك هستند: نوع نوشتار نياز به انتخاب شدن دارد و يا عكسها به شيوهاي جالب در سراسر يك طرح مرتب شوند. صرف نظر از پيشنهادهاي ويژهاي كه ممكن است در يك پروژه خاص نياز شود، استراتژياي كلي وجود دارد كه براي بيشتر طراحان استفاده خواهد شد. از پايهاي براي مفاهيم پيچيدهتر بصري است، يا براي متقاعد كردن درباره مفاهيم مشترك كيفيت در ارائه نهايي ملاقات وجود دارد.[۳۹]
ابزارها
مداد يكي از اساسيترين ابزارهاي طراحي گرافيك
ذهن يك ابزار مهم طراحي گرافيك است. گذشته از فنآوري، طراحي گرافيك نياز به قضاوت و خلاقيت دارد. تفكر انتقادي، مشاهدهاي، كمي و تحليلي براي طرحبندي طراحي و خروجي مورد نياز است. اگر مجري صرفاً يك راه حل را دنبال كند (به عنوان مثال طرح، اسكريپت و يا دستورالعمل) كه توسط طراح ديگر (مانند يك كارگردان هنري) ارائه شده، پس آن فرد يك مجري است و معمولاً طراح در نظر گرفته نميشود.
روش ارائه (به عنوان مثال آرايش، سبك، اندازه) ممكن است به همان اندازه طراحي مهم باشد. ابزارهاي توسعه و ارائه مناسب تغيير قابل ملاحظهاي در چگونگي درك يك مخاطب دارد. تصوير و يا طرح با استفاده از رسانههاي خارجي سنتي و راهنمايي، و يا ابزار ويرايش تصوير ديجيتال بر روي كامپيوتر توليد ميشود. ابزار در گرافيك كامپيوتري اغلب به نامهاي سنتي از قبيل “قيچي” يا “قلم” است. برخي از ابزار طراحي گرافيكي مانند يك گريد در هر دو شكل سنتي و ديجيتال استفاده ميشود.
در اواسط دهه ۱۹۸۰، ورود نشر روميزي و برنامههاي كاربردي نرمافزارهاي هنر گرافيكي نسلي از طراحان را كه تصوير را توسط كامپيوتر دستكاري و ايجاد ميكردند معرفي كرد در صورتي كه قبلاً به صورت دستي اجرا ميشد. طراحي گرافيك كامپيوتري طراحان را قادر ميساخت اثرات طرح و يا تغييرات چاپي را فوراً ملاحظه كنند، بدون اينكه نياز به مقدار زيادي از فضا داشته باشند كه براي شبيهسازي اثرات رسانههاي سنتي لازم بود. با اين حال، ابزارهاي سنتي مانند مداد يا نشانگر حتي زماني كه كامپيوتر در مرحله پاياني استفاده ميشود مفيد است؛ يك طراح يا مدير هنري ممكن است مفاهيم متعدد طرح را به عنوان بخشي از فرآيند خلاق با دست انجام دهد. حتي ممكن است قبل از اينكه طراح اين ايده را با استفاده از يك كامپيوتر و ابزار نرمافزار طراحي گرافيك بيشتر توسعه دهد، برخي از اين طرحها را به يك مشتري براي تاييد مراحل اوليه نشان دهد.
كامپيوترها به عنوان يك ابزار ضروري در صنعت طراحي گرافيك در نظر گرفته شدهاست. به طور كلي كامپيوتر و برنامههاي كاربردي نرمافزار توسط متخصصان خلاق به عنوان ابزار توليد موثرتر از روشهاي سنتي ديده ميشود. با اين حال، برخي از طراحان همچنان به استفاده از ابزار دستي و سنتي براي توليد مشغول هستند، مانند ميلتون گليزر.
ايدههاي جديد ميتواند از طريق تجربه با ابزار و روش به وجود بيايد. برخي از طراحان ايده را با استفاده از مداد و كاغذ جستجو ميكنند.[۴۰] برخي از ابزارهاي مختلف ساخت علامت و منابع كامپيوتر براي مجسمهسازي به عنوان وسيلهاي الهامبخش خلاقيت استفاده ميشوند. يكي از ويژگيهاي كليدي طراحي گرافيك آن است كه يك ابزار انتخاب تصوير مناسب به منظور انتقال معنا ميسازد.
رايانه و فرآيند خلاقيت
در اين باره كه آيا كامپيوتر فرآيند خلاق طراحي گرافيك را افزايش ميدهد بحث وجود دارد.[۴۱] توليد سريع از كامپيوتر اجازه ميدهد تا بسياري از طراحان براي كشف ايدههاي متعدد، به سرعت و با جزئيات بيشتر از آنچه ميتوان با كار سنتي دستي يا چسباندن بر روي كاغذ به دست آورد، كار كنند. حركت طراح از طريق فرآيند خلاق به سرعت بيشتر انجام ميپذيرد.[۴۲] با اين حال، مواجه شدن با انتخابهاي بي حد و حصر كمك نميكند بهترين راه حل طراحي و انتخاب شود و ميتواند به تكرار بيپايان بدون هيچ نتيجه طراحي منجر شود.
آثار كامپ كار دست اغلب براي گرفتن تاييد ايده قبل از آنكه يك طراح زماني را براي به پايان رساندن توليد سرمايهگذاري كند با تصاويري در كامپيوتر و يا در چسباندن انجام ميشوند. طرح ريز و يا همان پيشنويس خشن بر روي كاغذ به سرعت اصلاح ميشود و توليد ايده را بر روي كامپيوتر در يك فرآيند تركيبي امكان پذير ميكند. اين فرايند تركيبي بخصوص در طراحي آرم مفيد است[۴۳] كه در آن يك منحني يادگيري نرمافزار ممكن است از يك فرايند تفكر خلاق بكاهد. و پيوند طراحي سنتي/توليد كامپيوتري امكان آزاد كردن خلاقيت فرد در طرحبندي صفحه و يا توسعه تصوير را موجب ميشود.[نيازمند منبع]
تقريبا همه برنامههاي نرمافزاري محبوب “استاندارد صنعتي” براي طراحيهاي گرافيكي از اوايل دهه ۱۹۹۰ در محصولات سيستمهاي ادوبي گنجانيدهاست. آنها نرمافزار ادوبي فتوشاپ (يك برنامه مبتني بر پيكسل براي ويرايش عكس)، ادوبي ايلوستريتور (يك برنامه مبتني بر بردار براي طراحي)، ادوبي اينديزاين (يك برنامه صفحهآرايي)، و دريمويور (طراحي صفحات وب) هستند. يكي ديگر از ابزار عمده طرحبندي صفحه كوارك اكسپرس (محصول از شركت كوارك، يك شركت جداگانه از نرمافزار Adobe) است. هر دو كوارك اكسپرس و ادوبي اينديزاين اغلب در مرحله نهايي از فرايند طراحي الكترونيكي استفاده ميشود. تصاوير پيكسلي ممكن است در نرمافزار ادوبي فتوشاپ، آرم و تصاوير در نرمافزار ادوبي ايلوستريتور ويرايش شوند، و محصول نهايي در يكي از برنامههاي اصلي طرحبندي صفحه ساخته شود. از بيشتر طراحان گرافيك وارد در اين رشته از حدود سال ۱۹۹۰ انتظار ميرود كه دست كم در يك يا دو رشته از اين برنامهها مهارت داشته باشند
مشاغل
اشتغال در طراحي گرافيك شامل كارگران انجام وظايف تخصصي، مانند خدمات طراحي، چاپ و نشر، تبليغات، و روابط عمومي است. مسئوليت اصلي يك طراح گرافيك چيدمان عناصر بصري در يك نوع رسانه است. عناوين كار اصلي در صنعت ميتواند متفاوت باشد و اغلب مخصوص هر كشور است. آنها ميتوانند طراح گرافيك، مدير هنري، مدير خلاقيت، انيماتور و هنرمند توليد داخلي باشند. بسته به نوع صنعت مسئوليت ممكن است عناوين مختلف از قبيل “DTP دانشيار” يا “گرافيك هنرمند” داشته باشد، اما با وجود تغييرات در عنوان، اصول طراحي گرافيك استوار باقي ميماند. مسئوليت ممكن است رهبري كردن، مهارتهاي تخصصي مانند تصويرسازي، عكاسي، انيميشن و يا طراحي تعاملي باشد. فارغالتحصيلان و دانشجويان طراحي گرافيك امروز به طور معمول با تمام اين حيطهها از طراحي گرافيك روبرو هستند و همچنين به منظور رقابت بايد با همه آنها آشنا باشند.
طراحان گرافيك ميتوانند در محيطهاي مختلف كار كنند. در حالي كه بسياري در شركتهاي اختصاص داده شده به صنعت، مانند مشاوره طراحي و يا سازمانهاي تجاري كار ميكنند، ديگران ممكن است در چاپ و نشر، بازاريابي و يا شركتهاي ارتباطات ديگر كار كنند. به طور فزاينده، به ويژه از زمان معرفي رايانههاي شخصي به صنعت، بسياري از طراحان گرافيك در سازمانهاي غير طراحيگرا، به عنوان مثال در خانه طراحان، خود مشغول به كار هستند. طراحان گرافيك نيز ممكن است به عنوان طراحان آزاد در كار شرايط خود، قيمت، ايدههاي خود را، و مسائل ديگر را داشته باشند.
گزارشهاي طراح گرافيك به مدير هنري، مدير خلاق و يا رسانههاي ارشد خلاق است. مديران هنري به عنوان يك طراح ارشد، ممكن است زمان كمتري را صرف طراحي رسانه و زمان بيشتري را صرف كارگرداني طراحان ديگر در فعاليتهاي خلاق گستردهتر، مانند توسعه نام تجاري و توسعه هويت سازماني كنند. اغلب انتظار ميرود آنان به طور مستقيم با مشتريان صحبت كنند، براي مثال در مصرف و تفسير شرت پاچهدار.
برچسب: ، اخبار تكنولوژي، تازه هاي تكنولوژي، طراحي گرافيك، گرافيك ديزاين، گرافيك چيست،
ادامه مطلب